برای والدین:
با معلم ها در ارتباط باشید.
از ابتدای سال از انتظارات آنها و شیوه ی کارشان مطلع باشید و بپرسید کارهایی که به دانش آموز میدهند چقدر طول میکشد و نحوه ی انجام آن چگونه است و اگر فرزند شما به شیوه ی متفاوتی عمل میکند یا زمان بیشتر یا کمتری از حد انتظار برای این فعالیت ها قرار میدهد با معلم ها مشورت کنید. در جریان شیوه ها و اهداف تکالیف باشید.وقت مشخصی را به انجام دادن تکالیف اختصاص دهید. اگر زمان انجام کارهای مدرسه مشخص باشد بعضی از مشکلات حل میشود. مثلا اگر ساعت 5 تا7 به امور درسی اختصاص داده شود دانش آموز میداند که اگر کارایش را با سرعت و بی دقت انجام بدهد نمیتواند به امور دیگر بپردازد. اگر تکلیفش در آن زمان تمام شد مطالعه میکند و یا کارهای روز بعدش را انجام میدهد. بعد از چند روز میتوانیم مقدار زمان متناسب با حجم کار دانش آموز زیاد و کم کنیم.
مهیا بودن وسایل. یک جعبه برای دانش آموز تهیه کنید که در آن مداد و خودکار و چسب و قیچی و پاک کن و... وجود داشته باشد و در زمان انجام تکلیف وقت دانش آموز برای پیدا کردن وسایل مورد نیازش هدر نرود.
از این فرصت استفاده کنید و کنارش باشید. زمان انجام کارهای درسی را به اوقات آرام و خوبی تبدیل کنید. بعضی از بچه ها از این که زمان انجام کارهای مدرسه باید تنها توی اتاقشان باشند احساس خوبی ندارند و میخواهند این زمان را به حداقل برسانند و از اتاق بیرون بیایند. میتوانید در آن زمان فضای آرامی مهیا کنید و خودتان کنارش بنشینید. مثلا بگویید بیا سر میز آشپزخانه بنشین تا شما تمرین هایت را انجام میدهی من هم کتابم را میخوانم یا حساب و کتابهایم را انجام میدهم. در این حالت هم او تنها نیست و از کنار شما بودن لذت میبرد و هم شما میتوانید رفتار او را مشاهده کنید و اگر مشکلی داشته باشد آن را تشخیص دهید.
تشویق های کوچک برای اهداف کوچک قرار دهید. مثلا هفته ای که هیچ بی نظمی نداشته و تمام تکالیفش کامل بوده آخر هفته سینما میرویم.
برای دانش آموز توضیح دهید که انجام تکلیف شاید به اندازه ی سینما رفتن یا توی حیاط بازی کردن جذاب نباشد اما کار اوست و مثل شغل بزرگترها ضروری است.
علاوه بر مشکلاتی که مربوط به مقدار انجام تکلیف است، نحوه ی انجام آن نیز میتواند مشکلاتی به وجود بیاورد.
تقلب در انجام تکالیف یکی از مشکلاتی است که مدارس با آن مواجه هستند.
مصادیق تقلب در تکالیف درسی شامل:
رونویسی کردن از تکالیف شخصی دیگر، اجازه دادن به افراد دیگر برای رونویسی کردن، انجام تکلیف توسط فردی دیگر، انجام تکلیف برای سایر افراد و انجام تکلیف فردی با به صورت گروهی است.
عوامل اصلی که تقلب در انجام تکالیف را تحت تاثیر قرار میدهند را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد.
آگاهی نسبت به موضوع
بسیاری از دانش اموزان بعد از اینکه به آنها تذکر داده میشود بیان می کنند که نمی دانسته اند این کار تقلب محسوب میشود
عوامل درونی
موفقیت تحصیلی، سن، درگیری در فعالیتهای اجتماعی، رویکرد رقابتی ،جنسیت، معدل، اخلاق کاری، و عزت نفس از
عوامل درونی است که بر نحوه انجام تکلیف و تقلب تاثیر گذار است.
عوامل بیرونی
عوامل بیرونی یا بافتی به فشارهای بیرونی گفته می شود که بر فرد تحمیل میشود و موجب ترغیب یا منع تقلب
میگردند
.
از مهمترین این عوامل میتوان به تأثیرات گروه همسال، استادان و معلمان و سیاستهای آموزشی اشاره کرد .
مهیا بودن شرایط تقلب و برخورد نکردن با متقلب نیز از عوامل بیرونی تاثیرگذار بر تقلب است.(خامسان و امیری1390)
درباره نحوه مشارکت یا دخالت والدین، بعضی از معلم ها ترجیح میدهند والدین بر انجام تکالیف فرزندانشان نظارت داشته باشند و در این مورد حضور فعالی داشته باشند، بعضی دیگر معتقدند که حضور و دخالت والدین باید به حداقل برسد.
از نظر والدین مهم ترین کار یک دانش آموز وقتی که به خانه میرسد بعد از کمی استراحت انجام تکالیفش
است و همه ی فعالیت های دیگر باید قبل از آن متوقف شود.
.
وقتی دانش آموز کارهای مربوط به مدرسه اش را انجام داد میتواند به سراغ کارهایی که دوست دارد برود.
جمله ی معروف " وقتی مشق هایت را نوشتی" در این خانه ها زیاد شنیده میشود. اما بر خلاف نظر والدین،
دانش آموزان انجام تکالیف مربوط به مدرسه را یکی از کارهای مورد علاقه ی خود نمیدانند. وقتی از
تعدادی از دانش آموزان خواستیم لیستی از فعالیت های مورد علاقه ی خود را تهیه کنند بعضی از بچه ها
گفتند انجام تکالیف یک جایی در وسط های لیست است و بقیه بچه ها آن را نزدیک آخر لیست فعالیت
های خود قرار میدهند. ( Xu & Yuan,2003)
اما مداخله ی والدین باید به شیوه ای باشد که بر رابطه ی والدین و فرزندان تاثیر مثبتی بگذارد.
در ادامه برای توضیح مداخله ی مثبت والدین، چند مثال آورده شده است:
از دانش آموز بخواهیم آزمایش ساده ای را در خانه انجام دهد.
از دانش آموز بخواهیم غذایی در آشپزخانه تهیه کند.
دانش آموز با کمک یکی از اعضای خانواده پازلی درست کند.
دانش آموز برنامه ی مشخصی را در کنار خانواده تماشا کند.
دانش آموز متنی را بخواند و برای والدینش توضیح دهد.
چیزهای جالبی که یاد گرفته است را خیلی کوتاه برای پدر یا مادر تعریف کند.
(Marzano and Pickering, 2007)
دفتر تحقیقات آموزشی آمریکا1 در سال 1996 در نشریه ای چهار روشی که والدین میتوانند در انجام تکالیف درسی نقش داشته باشند پیشنهاد کرده است.
با مشخص کردن یک مکان ثابت و زمان مشخص برای انجام تکلیفها ، نشان دهید که این مسئله برای شما خیلی اهمیت دارد. کمک های موثر والدین میتواند این باشد که تلویزیون را خاموش کنند و تلفن ها را محدود کنند و فضای آرامی در آن ساعت در خانه ایجاد کنند و خودشان هم شروع به خواندن یا نوشتن چیزی کنند و مطمئن شوند که فرزندشان هر چیزی که احتیاج دارد در اختیار دارد.
از انتظارات معلم ها اطلاع داشته باشید و اگر فرزندتان مشکلی در انجام کارهایش دارد بیشتر با معلمش در ارتباط باشید و در جریان کارهایش قرار بگیرید.
بچه ها را راهنمایی و تشویق کنید. کار شما این نیست که کاری کمکشان انجام دهیداما به شیوه هایی که احتیاج دارند کمکشان کنید. در مورد کارشان با آنها گفتگو کنید. به فرزندتان یاد دهید که چگونه تکالیف را به قسمت های کوچک و قابل کنترل تقسیم کند.
درباره ی مشکلات تکلیف فرزندتان با معلمش صحبت کنید. با همکاری معلم طرحی بریزید که بتوانید مشکلات دانش آموز در تکمیل تکالیفش را بهبود بخشید.
1Office of Educational Research and Improvement (OERI, 1996)
مقدار تکلیف
بیشتر نگرانی ها در مورد موضوع تکلیف درسی مقدار آن است. نگرانی اصلی بسیاری از معلم ها این است که آیا ما خیلی زیاد یا خیلی کم به دانش آموزان تکلیف میدهیم؟ب
یشتر خانواده ها انتظار دارند که مدرسه تکلیف بیشتری برای فرزندانشان معین کند. حتی خانواده هایی که خودشان توانایی کمک کردن به فرزندشان در خانه را ندارند انتظار ارائه تکلیف بیشتری از طرف معلم ها دارند.
خیلی از والدینی که میگویند فرزندم تکلیف کمی دریافت میکند دلیلشان این است که او میتواند کار بیشتری انجام دهد! به همین دلیل بعضی از والدین خودشان تکلیف اضافه برای فرزندشان معین میکنند. وقتی تکالیف درسی اش تمام شد از او میخواهند متنی را بخواند و خلاصه کند و یا چیزی بنویسد. اما بسیاری از والدین هم از این مسئله ناراضی هستند که چرا باید ساعات زیادی را به این موضوع اختصاص بدهند.
بر خلاف والدین، بچه ها واقعا به دنبال انجام تکالیف بیشتر نیستند. از نظر آنها بیشتر تکالیف خسته کننده است مخصوصا وقتی که خیلی آسان یا خیلی سخت باشد و ارتباطی به زندگی آنها نداشته باشد. مشکل اصلی دانش آموزان با تکلیف این بوده است که: بیشتر وقت ها زمان زیادی را باید به انجام تکالیفم بپردازم و وقت ندارم کارهایی که دوست دارم را انجام دهم. یا اینکه خیلی کم اتفاق می افتد که تکالیفم جالب باشد و بیشتر وقت ها خسته کننده است.
هریس کوپر مطالعات جامعی را در مورد تکالیف مدرسه در سال ۱۹۸۶ آغاز کرد که دو سال به طول انجامید و حدود ۱۲۰ مقاله در این مورد جمع آوری کرد و نتایج آنها را استخراج نمود .
نتایج کار او با عنوان " جمع بندی تحقیقات پیرامون تکلیف شب" در سال ۱۹۸۹ به چاپ رسید.
او مقدار طرح تکلیف برای دانش آموزان را به طور قابل توجهی تحت تاثیر سن و کلاس آنها میداند و مطابق سن دانش آموزان مقدار تکلیفی پیشنهاد میکند که به شرح زیر است:
پایه های اول تا سوم، یک تا سه تکلیف درسی در هفته و هر کدام در حدود ۱۵ دقیقه.
پایه های چهارم تا ششم، دو تا چهار تکلیف درسی در هفته و هر کدام ۱۵ تا۴۵ دقیقه.
پایه های هفتم تا نهم، سه تا پنج تکلیف درسی در هفته و هرکدام ۴۵تا۷۵ دقیقه.
پایه های دهم تا دوازدهم ، 4 تا 5 تکلیف در هفته و هر کدام ۷۵ تا۱۲۰ دقیقه.
از نظر کوپر تکالیف برای مقطع دبستان باید کوتاه باشد و به تجربه ی موفقی بیانجامد. مهم ترین مسئله برای دانش آموز در مقطع دبستان این است که برای او عادت به مطالعه ایجاد شود. ایجاد علاقه به دانستن و مطالعه باید هدف اصلی در نظر گرفته شود.
در مقطع راهنمایی باید ترکیبی از تکالیف اجباری و اختیاری تعیین شود و تکلیف درسی هیچ گاه وسیله ی تنبیه نشود. همچنین نباید به تکالیف دانش آموزان نمره دهیم و نباید انجام تکلیف نوعی آزمون به حساب بیاید.
الفی کان نویسنده ی آمریکایی و محقق رشته های آموزش و رفتار انسانی است و در این حوزه ها دوازده کتاب تالیف نموده است. او که به عنوان یکی از منتقدین اصلی نظام آموزشی در دو دهه اخیر شناخته شده است در کتاب " افسانه ی تکلیف" کارکرد های مورد قبول تکلیف برای دانش آموزان را به چالش کشیده است و برای مقابله با مسئله ی تکلیف پیشنهاداتی ارائه داده است:
۱- اطلاعات خود در مورد تکلیف را با دیگران در میان بگذارید.
۲- سیاست های تعیین کننده ی تکلیف را مورد بازبینی قرار دهید. برای مثال معلمانی که مقدار خاصی تکلیف برای روزهای مشخص تعیین میکنند ( سه شنبه و پنج شنبه روزی شصت دقیقه تکلیف) چنین سیاست هایی تفکر و آموزش یادگیرنده محو را تحت تاثیر قرار میدهند و این الگو نه تنها به دانش آموزان آسیب میزند بلکه به ضرر معلمان نیز هست.
۳-مقدار تکلیف را کاهش دهید. والدین خیلی وقت ها اظهار ناراحتی و نگرانی میکنند که بچه ها زمان زیادی را به انجام تکالیف خود اختصاص میدهند و دانش آموزان بیشتر از والدین خود از این موضوع رنج می برند. اما سوال اصلی این است که چرا دانش آموزی که بیشترین زمان روز خود را به مطالعه و امور درسی پرداخته است وقتی به خانه می آید هم باید دوباره زمان زیادی را به این مسئله اختصاص بدهد؟ کدم فلسفه ی آموزش یا کدام تئوری یادگیری پشت این برنامه ریزی بوده است؟
۴- پیش فرض ها را تغییر دهید. پیش فرض ها در مورد تکلیف در مدارس باید به کلی تغییر کند که دانش آموز فقط در شرایطی کاری برای خانه داشته باشد که دلیل مهمی برای آن وجود داشته باشد. در واقع فرض بر این است که دانش آموزان برای خانه تکلیفی ندارند مگر اینکه واقعا ضروری باشد.
۵-از خود بچه ها بپرسید. باید بدانیم که بچه ها چه فکری در مورد تکالیف دارند و نظر خودشان را بپرسیم و از پیشنهادات آنها استفاده کنیم. مثلا استفاده از پرسشنامه های بدون اسم میتواند مفید باشد.بیشتر اوقات والدین و معلم ها در موردمقدار و شکل تکالیف تصمیم گیری و اظهار نظر میکنند و نظر خود دانش آموز دخالت داده نمی شود.
۶-برای دانش آموز فقط تکالیفی تعیین کنید که به منظور مشخصی طرح کرده اید. بهتر است دانش آموز تکلیفی را انجام دهد که معلمش با توجه به وضعیت کلاس برای هدف مشخصی تعیین کرده است نه تکالیف آماده ای که قبلا تکثیر شده است.( مثل کتاب های حل تمرین که برای همه ی مدارس و همه ی سطوح است. تعداد زیاد تمرین های مشابه موجب میشود کسی که موضوعی را بلد است وقتش را تلف کند و کسی که بلد نیست نا امید شود.) اگر امکان آن وجود داشته باشد که برای دانش آموزان تکالیف متفاوتی طرح شود قابل قبول است اما اگر قرار است برای همه یک نوع تکلیف مشخص شود بهتر است که به دانش آموز تکلیفی داده نشود.
۷-از تکلیف به عنوان وسیله ای برای دخالت دادن دانش آموزان در تصمیم گیری ها استفاده کنید. یکی از معیارهای کلاس خوب این است که چقدر دانش آموزان در فرآیند تصمیم گیری شرکت دارند. بچه ها با تصمیم گیری یاد میگیرند که چگونه تصمیم بگیرند نه با پیروی از دستورات دیگران. باید برای تصمیم گیری یک مجالی داشته باشند و بتوانند در این فرصت تصمیم های خود را ارزیابی کنند.
۸- رتبه بندی کردن را متوقف کنید. هدف ما باید این باشد که مسیر تکالیف را از رتبه بندی کردن و درجه بندی کردن به سمت مدلی پیش برویم که در آن دانش آموز جستجو میکند و توضیح میدهد: چه کتابی خوانده، در کتاب جدیدی که خوانده چه چیزی دوست داشته، چه سوال جدیدی در ذهنش ایجاد شده و... به گفته ی مارتین بایرمن تکالیف در بهترین کلاس ها چک نمیشوند، بلکه به اشتراک گذاشته میشوند. (Kohn )